loading...

اسفاد وطنم

یارو تو خیابون توجه همه رو به خودش جلب کرده بود چی شده برادر یه شلوار فروشی دارم کجاست / دیدم با دلهره و تشویش از زیرکاپشنش در آورد گفتم چند برادر / گفت یه چیزی...

بازدید : 17
پنجشنبه 8 اسفند 1403 زمان : 15:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفاد وطنم

یارو تو خیابون توجه همه رو به خودش جلب کرده بود

چی شده برادر یه شلوار فروشی دارم

کجاست / دیدم با دلهره و تشویش از زیرکاپشنش در آورد

گفتم چند برادر / گفت یه چیزی بده کارم راه بیفته

گفتم کاریه ؟؟؟؟

گفت نه / می‌گم راستشو بگو ازت می‌خرم

می‌گه که نه

گفتم باشه بیا این صد تومن رو بگیر برو اینجا وا نستا

ملت گرسنه دین و ایمان نمی‌شناسه

حالا تو از دین و تاریخ و جغرافیا بگو

تو دلم گفتم

این که اختلاس نیست این نیازه

پس چرا این رو خدا سر راه من گذاشت

باز گفتم حتما می‌دونسته که من ازش می‌خرم

نیازه برادر / نیاز

فکر کنم

اختلاس چیز دیگه است

حالا تو از دین و مذهب بگو برای مغزی کهمعده اش گرسنه است

چند قدم تا خدا

راوی / مرد مهربان


نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 165
  • بازدید کننده امروز : 158
  • باردید دیروز : 87
  • بازدید کننده دیروز : 88
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 287
  • بازدید ماه : 4212
  • بازدید سال : 12415
  • بازدید کلی : 125612
  • کدهای اختصاصی