وقتی میرم حموم
میخوام خودمو ب شورم / وقتی میرم باشگاه این قدر که تحرک دارم از بوی بدنم بدم میاد / گاهی هم حال میکنم با بوی بدنم فکر میکنم تموم سم بدنم /انرژی منفی از بدنم خارج میشه و انرژی مثبت میگیرم
یکی بود حال میکرد با خودش با بوی بدنش
میدونی به کجا فکر میکنم و چی میخوام بگم
یک بازی بود دو نقطه میذاشتیم رو برگه بعد خط وصل میکردیم از یه نقطه تا نقطه بعدی / بعد خطها نباید به هم میخورد (خط و نقطه )
این قدر پیچیده و سخت میشد / بعد اگه به هم میخورد میسوختی و برد مال رفیقت بود
وقتی به دوش اب نگاه میکنم تصور میکنم الان این آب به کدوم کوه و کدوم قسمت زمین وصل شده تا به اینجا رسیده تصورش یکم عجیبه
چقدر پیچ در پیچ و چند فیلترینگ شده تا به اینجا رسیده / سخت مثل خت و نقطه
از دل کوه یا زیر زمین
یکم فکر کن
شاید صلوات رو ترجیح ندم چون خدا بزرگتر از صلواته پس از خود خدا تشکر میکنم چرا از بنده اش بخوام / بسم الله الرحمن الرحیم
اگه هجوم مگسها و پشهها از جمعیت انسانها زیادتر بود
خیلی زیاد تر / بیشتر تر / آیا میشد زندگی کرد
جدا" میشد / هر روز باید به خودت سیلی میزدی یا خودتو و مگسها و آفریده شو فحش میدادی
پس به نظم کائنات باید باور داشت
همه چیز از روی اصول ه برادر
یک عقاب تنها توی آسمون به امید روزنهای باریک برای زیستن
یک سوسک مادر با شکم ۱۵ قلو در فاضلاب به فکر غذا
و یک تمساح در باتلاق مرده در انتظار آهویی تیز پا برای شکار
و عنکبوتی وارونه در سقف باید امید داشت تا زندگی پایدار بماند
اکوسیستم باید بچرخه
ما از یه زنبور به چرخه حیات برای بقا میرسیم
اگه نیشت زد نکش برادر یا بگذر و تحمل کن ببین کجای کارت مشکل داشت
شاید زخم یه زنبور پادزهر زخمهای نگفته ات باشه
ما باید به درد بخوریم نه به مرگ