تو مسیر میومدم
تنظیم باد سیار دیدم
با اینکه تازه میزونش کرده بودم ماشینو
گفتم یه تنظیم باد بزنم
داشت تنظیم میکرد دیدم هر چهار تا لاستیک رو یه فیس باد زد
گفتم دادا خوبی با خنده / اگه میزونه اضافه نزن باز تو جاده پتک میزنه
با سر اشاره کرد باشه
میگم یه چیزی بگم ناراحت نشیها / گفت بگو
گفتم اگه یه لقمه نان واسه زن و بچه ات میبری حلال ببر فیس اضافه نزن
پتک بزنه از جاده میزنه بیرون خطرناکهها
چقدر شد گفت ۲۰تومن گفتم ۲۰ تومنه بگیر ولی حلال
گفت چون راضی باشی ده تومن رو بهم برمیگردونم
گفت برام مهم نیست ولی ازت میگیرم که یادت بمونه باید دقت کنی / بعد این صندوق صدقه رو ببین جلوت میندازم داخل صندوق / رفتم سمت صندوق یادم از مدیر عامل صندوق اومد که ۵۰ درصدشو میگرفت
گقتم اشتباه شد تو صندوق نمیندازم میدم به کسی که نیاز داشته باشه / پول کف دستم عرق کرد رفتم تو مغازه یه چسب قطرهای بخرم گفتم چقدر شد گفت ده هزار گفتم تو شهر ما ۳ تومنه / گفت میخندی
گفتم بده داداش
یه چند تا دل ترک خورده دارم باید چسب بزنم
فقط سریع بده / من برم