
نقطه عطف
یعنی رسیدن به رشد و کمال
رهایی و آزادی
معلم یعنی تجربههای مهم زندگی
که باعث تغییر از حالتی به حالت دیگر باشد
هیچ علمیتو را تغییر نخواهد داد
مگر تجربه کسب کنی
قانون نیوتون گفت سیب افتاد و جاذبه کسب شد
شاید در ایندگان تجربه ، آمپول عدم جذب جاذبه رو اثبات کرد
ساعت مچی فروشی
وقتی که باید به درد بخورد ، نه به مرگ
الان از زمان مهمتره
ارثی که به درد نخورد
به مرگ هرگز نخورد
داغ زنده نبینی
تو سرزمین یخها پُر از سکوت غم ناک همیشه باد قطبی همیشه برف و کولاک
رو سردی لبِ من ملاله غم نشسته طوفان وحشی شب کوه یخ و شکسته
کوه یخم من که رو آب شدم شناور داغِ حوادث میکنه آبم سراسر
کوه یخم من که رو آب شدم شناور داغِ حوادث میکنه آبم سراسر
نه جنگل سبز نه باغ گلها نه کوه سنگی نه دشت و صحرا
همیشه اینجا کولاک و باده نه کلبه پیداست نه خطه جاده
بهار و اینجا کسی ندیده زمین قطبی همه اش سپیده
بهار و اینجا کسی ندیده زمین قطبی همه اش سپیده
نه جنگل سبز نه باغ گلها نه کوه سنگی نه دشت و صحرا
همیشه اینجا کولاک و باده نه کلبه پیداست نه خطه جاده
بهار و اینجا کسی ندیده زمین قطبی همه اش سپیده
بهار و اینجا کسی ندیده زمین قطبی همه اش سپیده
اگر یک صدف از بین هزاران صدف
به گل نشسته در سواحل دریا
با ضربهی پایی کودکی بازیگوش به دریا افتاد
زندگی یعنی در جریان است
و باد بر امواج میوزد
طوفان خار و خاشاک را خواهد برد
و ریشهها با درختان
جوانه میزنن تا مرغ شب پر آواز
و ماه اهنگ بتابد
در فیلم پیانیست در طول روزهایی که شهر ورشو پایتخت لهستان به اشغال نیروهای آلمان نازی درآمده و محلههای یهودینشین یکی پس از دیگری تخریب میشوند، یک موسیقیدان یهودی برای حفظ جان خود دست به هرکاری میزند و...
درباره فیلم
فیلم The Pianist محصول کشور فرانسه و در ژانر بیوگرافی ، درام میباشد و به کارگردانی Roman Polanski در سال 2002 ساخته شده است. بیشتر...
احساسی که از حیوانات نسبت به مورچه داری
همون احساسو از نجوم و ستارگان
به خودت داشته باش
ما در یک سیاره سنگی از کیهان بین هزاران سیاره و ستاره گمیم
انسان در برابر کائنات هیچی نیست
حتی مورچه
در حال حاظر دقیق ترین پینوکیوی حال / پیشگو ، راست گو که دماغش بزرگ نمیشه هواشناسیه. !!!!
بقیه ، همه دروغ میگن ، نقاشیها جغرافیا ،اجتماعی ،مجلسیها و تاریخ
اصلا من اگه کارشناس هواشناسی بودم
شاید از خود هواشناسی از خود ذرات / از خود باران / برف هم دقیق تر بودم
هر موقع حدث زدم به واقعیت پیوست
مثل ::::
مرگ انفیه/ خون بهای توت / بادبادک و خورشید /باران و چوب مرده / دندون طلا
یه جا یه متنی نوشته بودم
که .... میخوام دو دندون طلابکارم اما...جای نگرانی داشتم که / که نماز برای مردی که طلا همراهش باشد باطل است و / و دندون طلای ادم بی نماز در لانهی کلاغ از برکت میوه میکاهد
از این دو موضوع سخت در حزین ام حالا به هر علت که سهلانگاری یا دندونم را گم کنم یا کلاغ دزد به غارت ببرد
دندون جلوم خورد شده بود و بعد مدتی شکست و جاش خالیه
بعد ۳ سال قرنیه اش هم داره خورد میشه
با خودم میگم یا خدا بیخیال / دیگه جان ما
دندون ۲۰ میلییون دو تا ۴۰ میلییون از کجا با این وضعیت دلار بیارم / جان ما بیخیال شو دیگه
مگه من کتاب ریاضی ام منو میخوای تیتر روزنامه کنی
خرگوش و لاکپشت دانا/ کدوم زودتر به مقصد میرسه / داستان ازوپ
ای بابا .... دقیقا شدم مثل خرگوش
باز میگم ولش شاید میخواد پول دستم بیاد دیدی دو دندون طلاکاشتم
اصلا خالیش هم قشنگه مث خرگوش
جاااااااااااااااااااااااان
خیره داداش خیره / باشه چشم
الان معلق موندم دو تا حباب نگران قرینه تو هوا یکی هر آن شاید بترکه یکی هم شاید آرزوهامو برآورده کنه
باز یه حسی درونم میگه
اگه زیادی حرف بزنی زبونتو قرینه میکنمهااااااااا حواستو جمع کن
جااااااااااان. زبون قرینه
ای نه شوخی کردم باشه چشم بستم / خفه
ای بابا دهنتو ببند دیگه
میگم که خدا انسانها رو اتفاقی سر راه کسی قرار نمیده
ما از برای هم به نقطهی کمال میرسیم
از یه جک
از یه حباب نگران
کلاغ دزد وخر دانشمند
خرگوش پیاده و لاکپشت دانا
از برای زیادی حرف زدنو و سکوت از برای شنفتن
چوب مرده و کوه زنده
از برای اینو یاد گرفتم که نخندم بعد اینکه فاز گرفتم با یه جک
یا چوپانی که خوش بود با دروغ گفتن گرگ آمد/ گرگ آمد
راست میگفت هواشناسی چرا که باغ همسایه را سرما برد
و دندان طلا برکت باغو
دیگر گنجشک آواز نمیخواند
و دیگر سرو معلول نمیتوانست برقصد
سنجاب به سرو گفت در کنار آواز پرندگان لذت میبری
گفت تازه داشتم از خورشید لذت میبردم
که دهقان فداکار منو با تبر زد
خلاصه زندگی بالا پایین داره
چه اون سوسکش و چه اون خوک و خرس قطبی ش
بله سید جان حواست به انفیه باشه
درد گاهی به مرگ میزند
تمام موجودات زنده درد و زخم دارند نه تنها انسان
حتی مار حتی مور حتی شیر و حتی خر و زنبور
تعداد صفحات : 2