
گلِ پامچال…
گل پامچال… بیرون بیا! ●♪♫
بیرون بیا؛ فصلِ بهاره… عزیز، موقعهی کاره! ●♪♫
شکوفانه؛ غنچه وا شده… غنچه وا شده… ●♪♫
بلبل سر داره؛ عزیز موقعِ کاره… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ لاله بنشانیم… موقع کاره… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ لاله بنشانیم… فصل بهاره… ●♪♫
شب مهتاب؛ شب مهتاب… آیم و آیم ●♪♫
ای جان دلبر عزیزمای جان دلبر ●♪♫
به قربونت؛ به قربونت! چشمِ حیرونت، چشم حیرونت… ●♪♫
نازنینِ دلبر ●♪♫
عزیزم،ای جانِ دلبر… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ دانه بنشانیم… موقع کاره… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ دانه بنشانیم… فصل بهاره… ●♪♫
گلِ پامچال…
گل پامچال… بیرون بیا! ●♪♫
بیرون بیا؛ فصلِ بهاره… عزیز، موقعهی کاره! ●♪♫
شکوفانه؛ غنچه وا شده… غنچه وا شده… ●♪♫
بلبل سر داره؛ عزیز موقعِ کاره… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ لاله بنشانیم… موقع کاره… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ لاله بنشانیم… فصل بهاره… ●♪♫
شب مهتاب؛ شب مهتاب… آیم و آیم ●♪♫
ای جان دلبر عزیزمای جان دلبر ●♪♫
به قربونت؛ به قربونت! چشمِ حیرونت، چشم حیرونت… ●♪♫
نازنینِ دلبر ●♪♫
عزیزم،ای جانِ دلبر… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ دانه بنشانیم… موقع کاره… ●♪♫
بیا بریم نغمه بخوانیم؛ دانه بنشانیم… فصل بهاره… ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
در معبد گاهی گربهای وجود داشت که هنگامه مراقبهی راهبها ایجاد مزاحمت میکرد
بزرگی دستور داد هنگام مراقبه گربه را به بیرون معبد گاه برده و به درختی بسته تا مزاحمت ایجاد نکند .
اینروال سالها و سالها ادامه و یکی از قوانین اون مذهب شد
سالها بعد بزرگ آن قبیله در گذشت
بعدمرگ بزرگ قبیله هر چند سال گربهای را خریداری میکردند تا اصول مراقبه را به درستی اجرا کنند
بستن گربه به درخت جز اصول دین سالها جهت مراقبه پایدار ماند .
دین دار به روایت تصویب
معده از عقل باهوش تره
وقتی چیزی رو اشتباه هضم میکند
بالامیاره /
ولی عقل حتی به اشتباه هم میپذیرد .
با تو این ثانیهها، معنیِ تکرار نبودن●♪♫
باورِ آیینهها، جرأتِ انکار نبودن●♪♫
بودنت، معجزهی شرقیِ باران و عطش●♪♫
تو نبودی… روز و شب، این همه تب دار نبودن●♪♫
تو، نه سِحری! تو، نه جادو! نه سرابی… میدونم…●♪♫
تو نه آغازِ یه رؤیا، نه یه خوابی، میدونم…●♪♫
شعر : سعید اصلانی
تو همون آیت و نوری توی شبهای سیاه●♪♫
توی آوارِ تباهی، تو امیدی… تو پناه…●♪♫
گرچه هنوزم فاصلهها، خورشیدو از من میگیره…●♪♫
اما نذار این شب زده باز، توو تنِ ظلمت بمیره●♪♫
ثانیه هـا… ثانیه هـــا… وسعتِ فریادِ منه●♪♫
کاری بکن… کاری بکن… فرصتِ میلادِ منه●♪♫
ملودی : منوچهر طاهرزاده
با تمومِ خستگیام… با همه دلبستگیام…●♪♫
با تمومِ خستگیام… با همه دلبستگیام…●♪♫
لبِ خاموشم تو رو چون شعری واسه فریاد، کم میاره●♪♫
تو کویرِ تشنهی روحِ من، بگو باز بارون ببــــاره…●♪♫
با تو این ثانیهها، معنیِ تکرار نبودن●♪♫
باورِ آیینهها، جرأتِ انکار نبودن●♪♫
بودنت، معجزهی شرقیِ باران و عطش●♪♫
تو نبودی… روز و شب، این همه تب دار نبودن●♪♫
تو، نه سِحری! تو، نه جادو! نه سرابی… میدونم…●♪♫
تو نه آغازِ یه رؤیا، نه یه خوابی، میدونم…●♪♫
تو همون آیت و نوری توی شبهای سیاه●♪♫
تنظیم قطعه : محمدرضا چراغعلی
توی آوارِ تباهی، تو امیدی… تو پناه…●♪♫
گرچه هنوزم فاصلهها، خورشیدو از من میگیره…●♪♫
اما نذار این شب زده باز، توو تنِ ظلمت بمیره●♪♫
ثانیهها… ثانیه هــــا… وسعتِ فریادِ منه●♪♫
کاری بکن… کاری بکن… فرصتِ میلادِ منه●♪♫
با تمومِ خستگیـام… با همه دلبستگیــام…●♪♫
با تمومِ خستگیـام… با همه دلبستگیــام…●♪♫
لبِ خاموشم تو رو چون شعری واسه فریاد، کم میاره●♪♫
تو کویرِ تشنهی روحِ من، بگو باز بارون ببـــاره…●♪♫
تعداد صفحات : 2